پرسش :

با توجه به آیات سوره بقره و طلاق چرا عده زن پس از طلاق، سه طُهر است؛ اما پس از فوت شوهر، چهار ماه و ده روز مى‌باشد؟


پاسخ :
پاسخ به این پرسش در تبیین حکمت تشریع نگه‌دارى عده براى زن طلاق داده شده و زنى که شوهرش به جوار رحمت ایزدى رفته است، مى‌باشد.

قرآن کریم در سوره‌هاى بقره، آیه 228 و طلاق، آیه 4 به بیان حکم زنان مُطَلَّقِه اشاره کرده است. بنابر آیه 228 سوره بقره مدت عده سه طهر است و براساس آیه 4 سوره طلاق و روایات، فقها استنباط‍‌ کرده‌اند که زنانى که یائسه‌اند و زنانى که با همسرانشان نزدیکى نکرده‌اند، پس از طلاق، مى‌توانند شوهر کنند و لازم نیست عده نگه‌دارند.

بنابراین، نگه‌داشتن عده پس از طلاق شوهر، مخصوص زنانى است که با همسرانشان هم‌بستر شده و عادت ماهیانه دارند و یا در سنى هستند که مى‌بایست عادت ماهیانه داشته باشند، هر چند فعلاً این گونه نیستند.

موضوع عده نگه‌داشتن زنى که شوهرش مرده، در قرآن کریم بیان شده است:«و الَّذینَ‌ یُتَوفَّونَ‌ مِنکُم و یَذَرونَ‌ از وٰجًا یَتَرَبَّصنَ‌ بِاَنفُسِهِنَّ‌ اربَعَةَ‌ اشهُرٍ وعَشرًا فَاِذا بَلَغنَ‌ اجَلَهُنَّ‌ فَلا جُنَاحَ‌ عَلَیکُم فیما فَعَلنَ‌ فى انفُسِهِنَّ‌ بِالمَعروفِ‌ واللّٰهُ‌ بِما تَعمَلونَ‌ خَبیر؛1 و کسانى که از شما مى‌میرند و همسرانى باقى مى‌گذارند، باید چهار ماه و ده روز انتظار بکشند [و عده نگه دارند] و هنگامى که به آخر مدتشان رسیدند گناهى بر شما نیست که هر چند مى‌خواهند درباره خودشان به‌طور شایسته انجام دهند [با مرد دلخواه خود ازدواج کنند] و خدا به آنچه عمل مى‌کنید آگاه است.»

یکى از فلسفه‌هاى عده نگه‌داشتن پس از مرگ شوهر، حفظ‍‌ احترام همسر سابق، جلوگیرى از جریحه دار نشدن عواطف بستگان متوفا و رعایت حریم زندگانى زناشویى حتى پس از مرگ است و این یک موضوع فطرى است، لذا همیشه در قبایل مختلف، آداب و رسوم گوناگونى به این منظور بوده است.2

با توجّه به این که احتمال حاملگى زن، علت عده نگه داشتن نیست، بر تمام زنانى که شوهرشان مرده‌اند، باید عده نگه دارند، حتى در صورتى که یقین داشته باشند که حامله نیستند و نیز زنانى که یائسه هستند.

حاصل آن که بر اساس این حکمت و حکمت‌هاى دیگرى که ما از آن بى اطلاعیم عده زنانى مطلقه و زنانى که شوهرشان فوت کرده، متفاوت است.

پی‌نوشت‌ها:
(1). سوره بقره، آیه 234
(2). ر. ک: المیزان، ج 2، ص 242

منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.